Search
Close this search box.

کمال گرایی خوب است یا بد

بسیاری از مردم خود را کمال گرا معرفی می کنند. برخی از افراد کمال گرا این برچسب را مانند نشان افتخار می زنند. دانش آموزان همیشه به من می گویند: “من یک کمال گرا هستم.” در صحبت‌هایم با دانش‌آموزان، به این نکته اشاره می‌کنم که داشتن استانداردهای بالا برای خود چیز خوبی است، اما خود تعریف کامل بودن، در واقع به این معنی است که شما شکست خورده‌اید، زیرا هیچ چیز در واقع نمی‌تواند در همه زمان‌ها صددرصد کامل باشد

علل و علائم کمال گرایی

اگر کمال‌گرا هستید، احتمالاً در اوایل زندگی یاد گرفته‌اید که دیگران به خاطر موفقیت‌ها یا دستاوردهای شما برایتان ارزش قائل هستند. اغلب افراد کمال گرا یاد می گیرند که از طریق دستاوردهای خود تأیید را کسب کنند و این تأیید را با عشق اشتباه می گیرند. در نتیجه ممکن است یاد گرفته باشید که فقط بر اساس تایید دیگران برای خود ارزش قائل شوید. بنابراین، عزت نفس شما ممکن است اساساً بر اساس استانداردهای خارجی باشد. این می تواند شما را آسیب پذیر و بیش از حد نسبت به نظرات و انتقادات دیگران حساس کنید. در تلاش برای محافظت از خود در برابر چنین انتقاداتی، ممکن است تصمیم بگیرید که کامل بودن تنها دفاع شماست. تعدادی از احساسات، افکار و باورهای زیر ممکن است با کمال گرایی مرتبط باشند:

  • احساس شرمندگی. کمال گرایان اغلب با شرم دست و پنجه نرم می کنند. وقتی اشتباهی مرتکب می‌شود، آن‌ها احساس می‌کنند که این بازتابی از شخصیت و توانایی‌هایشان است در مقابل چیزی که گاهی اوقات اتفاق می‌افتد.
  • ترس از شکست. کمال گرایان اغلب شکست در دستیابی به اهداف خود را با فقدان ارزش یا ارزش شخصی یکی می دانند.
  • ترس از اشتباه کردن کمال گرایان اغلب اشتباهات را با شکست یکی می دانند. کمال گراها در جهت گیری زندگی خود حول پرهیز از اشتباهات، فرصت های یادگیری و رشد را از دست می دهند.
  • ترس از عدم تایید. اگر به دیگران اجازه دهند عیوب آنها را ببینند، کمال گراها اغلب می ترسند که دیگر پذیرفته نشوند. تلاش برای کامل بودن راهی برای محافظت از خود در برابر انتقاد، طرد شدن و عدم تایید است.
  • تفکر همه یا هیچ. کمال گرایان اغلب بر این باورند که اگر دستاوردهایشان کامل نباشد، بی ارزش هستند. کمال گراها در دیدن موقعیت ها در چشم انداز مشکل دارند. به عنوان مثال، یک دانش آموز نمره “A” که “B” دریافت می کند ممکن است باور کند: “من یک شکست کامل هستم.”
  • تاکید بیش از حد بر “باید”. زندگی کمال گرایان اغلب بر اساس فهرست بی پایانی از «بایدها» ساخته می شود که به عنوان قوانین سفت و سختی برای چگونگی زندگی آنها عمل می کند. کمال گراها با چنین تأکید بیش از حد بر «بایدها» به ندرت خواسته های خود را در نظر می گیرند.
  • باور به اینکه دیگران به راحتی موفق می شوند. کمال گرایان تمایل دارند دیگران را به عنوان موفقیتی با حداقل تلاش، خطاهای کم، استرس عاطفی و حداکثر اعتماد به نفس درک کنند. در عین حال، کمال گرایان تلاش های خود را بی پایان و برای همیشه ناکافی می دانند.

انواع کمال گرایی

کمالگرایی هم می تواند مثبت باشد و هم می تواند منفی باشد. کمالگرایی مثبت سبب انگیزه برای موفقیت، انجام کار و تلاش مستمر تا رسیدن به هدف می شود و در مقابل آن کمالگرایی منفی سبب ترس از شکست، ترس از انجام کار و ترس از طرد شدن می شود.

کمال گارایی مثبت و منفی

3 نوع مختلف کمال گرایی  تعریف شده است که شامل کمال گرایی خود مدار، تجویزی اجتماعی و کمال گرایی دیگر گرا می شود.

کمال گرایی خودمحور به عنوان اهمیت دادن غیرمنطقی به کامل بودن، داشتن انتظارات غیرواقع بینانه از خود و انجام خودارزیابی های تنبیهی تعریف شد.

 کمال گرایی تجویز شده از نظر اجتماعی زمانی وجود دارد که افراد بر این باورند که زمینه اجتماعی آنها بیش از حد خواستار است، دیگران آنها را به سختی قضاوت می کنند، و آنها باید کامل باشند تا از دیگران تأیید کنند. 

در نهایت، کمال گرایی دیگر گرا زمانی اتفاق می افتد که افراد معیارهای غیر واقعی را به اطرافیان خود تحمیل کرده و آنها را به صورت انتقادی ارزیابی کنند.

پیامد های کمالگرا بودن

غلبه بر کمال گرایی

وقتی فردی کمال گرا است، دائماً برای انجام یا اثبات کارهایی که می تواند با خود و دیگران انجام دهد، تحت فشار است. بهبودی با تشخیص اینکه کمال گرایی ثابت چقدر می تواند مضر باشد و تشخیص اینکه هنوز می تواند استانداردهای بالایی برای خود داشته باشد و بدون کامل بودن به آنها دست یابد، شروع می شود

راه های دیگر برای مبارزه با کمال گرایی شامل کنار گذاشتن نیاز به مقایسه خود با دیگران است. وقتی خودمان را با دیگران مقایسه می‌کنیم، قضاوت‌هایی می‌کنیم که به ندرت می‌توانیم آن‌ها را واقعاً تأیید کنیم، مخصوصاً از طریق رسانه‌های اجتماعی (مثلاً به نظر می‌رسد که او زندگی «عالی» دارد). ما اغلب احساس درونی خود را با آنچه فکر می کنیم دیگران در بیرون به نظر می رسند مقایسه می کنیم (مثلاً او بسیار خوشحال است زیرا همیشه می خندد). این مقایسه ای نادرست و اغلب آسیب رسان است.

راهبردهای دیگر مانند ذهن آگاهی (تلاش برای ماندن در لحظه)، قدردانی از آنچه داریم و کسانی که ما را دوست دارند، بررسی قضاوت های خشن خود و گفتگوهای درونی منفی، همگی می توانند پادزهرهای مفیدی برای کمال گرایی مضر باشند. در نهایت، داشتن شفقت به خود بسیار مهم است، زیرا واقعاً یاد می‌گیرید که چگونه اشتباهات و چالش‌ها را فرصت‌های ارزشمندی برای رشد بدانیم.

بیشتر بخوانید=> بهترین روانشناس در تهران

مطالب مرتبط

کودک آزاری

کودک آزاری یک موضوع جدی است که میلیون‌ها کودک را

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *